روزهای نزدیک به تولد نیایش
مامانی این روزها سرمون حسابی شلوغه اول از همه تولد دخترم چند روز بعد عروسی آقا امیر محمود (پسر خاله مامان)و خانم مهربونش ملیحه جون بعد تا چند روز تکون نخوردیم عروسی خاله زهراست این روزها همه دارند تلاش میکنند تا جشنی خوشگل و شاد بگیرند امیدوارم همیشه زندگی ها پر از شادی باشه مهمترین چیزی که فکر مامان رو مشغول کرده اوووووووول از همه واکسن یک سالگی دختر نازنینمه وبعد هم اولین سالروز تولدش تمام تلاشمون رو میکنیم که بتونیم یه جشن کوچیک اما شاد و به یاد موندنی برات بگیریم امیدوارم این واکسن اصلا دختر کوچولو منو ادیت نکنه این عکسها هم گذر این چند روز پایانی تا تولد دخترم تازه بیدار شدی خونه خانمجون مامان بزرگ مامان افطاری د...
نویسنده :
مامان ریحانه
10:30